گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مردم کشی نویسه گردانی: MRDM KŠY مردم کشی . [م َ دُ ک ُ ] (حامص مرکب ) آدم کشی . قتل . جنایت . جلادی . کشتار. عمل مردم کش . رجوع به مردم کش شود : به مردم کشی اژدها پیکرم نه مردم کشم بلکه مردم خورم . نظامی .به هر سو بدان آهن مردکش به مردم کشی دست می کرد خوش .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود