اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مرق

نویسه گردانی: MRQ
مرق . [ م َ رَ ] (ع مص ) برافتادن بار خرمابن از بسیاری . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). افتادن بار خرمابن پس از اینکه بزرگ شده باشد. (از لسان ). || گنده و تباه وآب شدن تخم مرغ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه
مرغ زنبورخوار. [ م ُ غ ِ زَم ْ خوا / خا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کلاغ سبز. رجوع به کلاغ سبز شود. || پرنده ای است ۞ از راسته ٔ سبکبالان ۞ ...
مرغ انجیرخوار. [ م ُ غ ِ اَ خوا / خا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ مرغ انجیر. مرغنجیر.پرنده ای است کوچک از راسته ٔ گنجشکان (سبکبالان ) ۞ که ...
مرغ جزیره ٔ موریس . [م ُ غ ِ ج َ رَ / رِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ پرنده ای است از راسته ٔ کبوتران که امروز نسلش از بین رفته و آخرین...
جاناتان مرغ دریایی [نوروزی] (به انگلیسی: Jonathan Livingston Seagull) حکایتی است در قالب دستان کوتاه که ریچارد باخ آن را نوشته‌است. این رمان در سال ۱۹...
قافیه تنگ بودن لغت‌نامه دهخدا قافیه تنگ بودن . [ ی َ / ی ِ ت َ دَ ] قافیه تنگ شدن (آمدن ،افتادن )؛ مشکل بودن (شدن ) اتیان قوافی : خاقانی را گلی بچنگ ا...
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.