اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مزه کردن

نویسه گردانی: MZH KRDN
مزه کردن . [ م َ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چشیدن . تطعم . تطعم کردن . و رجوع به چشیدن و تطعم و تطعم کردن شود. || خوش طعم و خوش آیند آمدن به ذائقه .
- امثال :
به دهانش زیاد مزه کرده است ؛ از چیزی زیاد خوشش آمده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۳ ثانیه
مزه مزه کردن . [ م َ زَ م َ زَ / م َ زِ م َ زِ ک َ دَ ] (مص مرکب )تطعم کردن . امتصاص کردن . چشیدن . مزمزه کردن ۞ . (یادداشت به خط مرحوم دهخد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.