اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مژدگان دادن

نویسه گردانی: MŽDGAN DʼDN
مژدگان دادن . [ م ُ دَ / دِ دَ ] (مص مرکب ) تباشر. (دهار). تبشیر. (تاج المصادر بیهقی ). بشارت دادن . مژده دادن . خبر خوش دادن . || مژدگانی دادن :
دل از من رفت اگر یابم نشانش
دهم این خسته جان را مژدگانش .

(ویس و رامین ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.