گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مژده خواه نویسه گردانی: MŽDH ḴWAH مژده خواه . [م ُ دَ / دِ خوا / خا ] (نف مرکب ) مخفف مژده خواهنده . || جاسوس . پیگرد. خبر برنده : بشد پیش پیران یکی مژده خواه که کس نیست ایدر ز ایران سپاه . فردوسی .ز بانگ طبل و بوق مژده خواهان نخفتم هفت ماه اندر سپاهان .(ویس و رامین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود