مسبت
نویسه گردانی:
MSBT
مسبت . [ م ُ ب ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از مصدر اسبات . رجوع به اسبات شود. || در روز شنبه درآینده . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). به شنبه درآمده . شنبه را عید کرده (یهود). (یادداشت مرحوم دهخدا). || آنکه از جای نجنبد. (منتهی الارب ). آنکه به سبب بیماری یا غیره حرکت نکند، و نیز بیمار اگر دراز کشیده باشد چون شخص خفته که چشمان خود را بسته باشد. (اقرب الموارد). || آنچه خواب آورد و با منوم مرادف است . (مخزن الادویه ). سبات آور. خواب آور: بنج را پاره ای مسکر و بعضی مسبت دانند. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به مُسبِّت شود.
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
بچه مثبت. (عامیانه و طعنه آمیز) به جوان هائی اطلاق می شود که به دلایلی که می توانند ذاتی، تربیتی و یا ایمانی باشند، همواره در صدد انجام امور خیر برای ...
آنا نگری(پارسی نو) کسی که به همه چیز از نمای آنا نگاه میکند
طرف مثبت . [ طَ رَ ف ِ م ُ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در دعاوی حقوقی یا در مناظرات بر کسی اطلاق شود که مدعی است و میخواهد موضوع را به ث...
اگر در موردی تبعیض اعمال شده باشد تبعیض مثبت انجام اعمال و تدابیری است که جهت رفع عوارض و آسیبهای ناشی از آن اتخاذ می شود.