گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مسلسل گوی نویسه گردانی: MSLSL GWY مسلسل گوی . [ م ُ س َ س َ ] (نف مرکب ) مسلسل گوینده . دارای تسلسل بیان . پی درپی و بدون تعقید و وقفه سخن گوینده . که کلام را متصل و پیاپی گوید : سر زنجیر فکر حلقه ٔ ذکری به دستم ده مسلسل گوی مدح خویش کن طبع جوانم را.سیدحسین خالص (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود