گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مسلسل گویی نویسه گردانی: MSLSL GWYY مسلسل گویی . [ م ُ س َ س َ ] (حامص مرکب ) حالت و وضعمسلسل گفتن . || عمل مسلسل گو : هجوم خلق و پابست تماشا شد نگار من مسلسل گوئی و دیوانگی آمد به کار من .سعید اشرف (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود