اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشاهده نمودن

نویسه گردانی: MŠAHDH NMWDN
مشاهده نمودن . [ م ُ هََ / هَِ دَ / دِ ن ُ / ن ِ / ن ِ دَ ] (مص مرکب ) مشاهده کردن . دیدن . نگریستن . نگاه کردن . نظر نمودن . ملاحظه کردن . معاینه نمودن . (از ناظم الاطباء) :
ای بت صاحبدلان مشاهده بنمای
تا تو ببینیم و خویشتن نپرستیم .

سعدی (کلیات چ مصفا ص 536).


|| تأمل کردن . (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.