مشت کردن
نویسه گردانی:
MŠT KRDN
مشت کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، به مشت برگرفتن : نخودچیها را مشت کرد ریخت به جیبش . (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا). || با مشت چیزی را پیمودن . (ناظم الاطباء). و رجوع به مشت شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
مشت بیضه کردن . [ م ُ ب َ / ب ِ ض َ / ض ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرد کردن مشت برای زدن بر کسی . (آنندراج ) : جان من اول فتح است مترس از تک ...