اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشفق

نویسه گردانی: MŠFQ
مشفق . [ م ُ ش َف ْ ف َ ] (ع ص ) دهش کم و قلیل . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مشفق . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) مهربان و نصیحت گر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهربانی کننده . (آنندراج ) (غیاث ).خیرخواه : باش از برای رعیت پد...
حافظ مشفق . [ ف ِ م ُ ف ِ ] (اِخ ) اسماعیل افندی . یکی از متأخرین شعرای عثمانیه . مولد او سنه ٔ 1221 هَ . ق . در قسطنطنیه . او در هشت سالگی حافظ...
مشفق شیرازی . [ م ُ ف ِ ق ِ ] (اِخ ) اسمش میرزا محمد است . روزگاری در خدمت نواب شاهزاده محمدتقی میرزا حکمران بروجرد بطبابت پرداخت . در اواخر ...
مشفق کرمانشاهی . [ م ُ ف ِ ق ِ ک ِ ] (اِخ ) نامش پیر مرادبیک و اصلش از زنگنه و در جوانی ملازم زندیه و در پیری مربی فرزندان امرای شهر شیراز ...
مشفق استرابادی . [ م ُ ف ِ ق ِ اِ ت َ ] (اِخ ) آقاکوچک نام داشت و ملاقاتش روزی نگردیده . اشعارش جز این بیت درنیافته ام :کار آن عالم ندانم ...
عباس کی‌منش مشهور به مشفق کاشانی (متولد ۱۳۰۴ در کاشان) شاعر ایرانی‌ست.[۱][۲] زندگی [ویرایش] او تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در دانشگاه ته...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.