مشکدانه . [ م ُ
/ م ِ ن َ
/ن ِ ] (اِ مرکب ) دانه ای خوشبو که سوراخ کرده زنان درهار یعنی گردن بند کشند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از جهانگیری ). دانه ای باشد خوشبوی که آن را سوراخ کنند و برشته کشند. (برهان ) (ناظم الاطباء). دانه های خطمی معطر
۞ که سیاه رنگ و به اندازه ٔ عدسی است و بسیار خوشبو میباشد. (فرهنگ فارسی معین ). حبةالمسک . (یادداشت مؤلف )
: آن خال چو مشکدانه چونست
آن چشمک آهوانه چونست .
نظامی .