مشک واش . [ م ُ
/ م ِ ] (اِ مرکب ) به لغت تنکابن اسم «شواصرا». (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (از فهرست مخزن الادویه )
۞ : به ونداد هرمزکوه اذخر روید چنانکه به مکه و ایشان [ اهل طبرستان ] آن را مشکواش می گویند و دست اشنان از آن می سازند. (تاریخ طبرستان ). و رجوع به شواصرا شود.