اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مشکین دهان

نویسه گردانی: MŠKYN DHAN
مشکین دهان . [ م ُ / م ِدَ ] (ص مرکب ) آنکه دهانش بوی مشک دهد :
تو عنبرین نفس به سر روضه ٔ رسول
وز یاد تو ملائکه مشکین دهان شده .

خاقانی .


و رجوع به مشک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.