اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مصاف در

نویسه گردانی: MṢAF DR
مصاف در. [ م َ دَ ] (نف مرکب ) که صف لشکر در میدان جنگ بشکند. مصاف شکن . صف شکن . صفدر :
هر یک به گاه حمله چو صرصر مصاف دار
مر حمله را چو سد سکندر مصاف در.

سوزنی .


و رجوع به مصاف شکن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.