مصلحت نگاه داشتن
نویسه گردانی:
MṢLḤT NGAH DʼŠTN
مصلحت نگاه داشتن . [ م َ ل َ ح َ ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) رعایت مقتضای زمان و مکان کردن . رعایت صلاح کار کردن . جانب صواب کارها نگه داشتن : بوسهل حمدوی مردی کافی و دریافته است . وی را عارضی باید کرد و تو را وزارت تا من از دور مصلحت نگاه می دارم و اشارتی که باید می کنم . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 145).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.