مضهب
نویسه گردانی:
MḌHB
مضهب . [ م ُ ض َهَْ هََ ] (ع ص ) لحم مضهب ؛ بریان نیم پخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). گوشت نیم پخته و نیم بریان . (ناظم الاطباء). گوشت نه بس بریان . (مهذب الاسماء). || و یا گوشت پاره پاره کرده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مذهب کاری . [ م ُ ذَهَْ هََ ] (حامص مرکب ) تذهیب . عمل مذهب .
نقل مذهب . [ ن َل ِ م َ هََ ] (ترکیب اضافی ، اِمص مرکب ) از مذهبی به مذهب دیگر رفتن . (آنندراج ). تغییر مذهب : نظاره به سوی چهره از مقنع رفت...
خارجی مذهب . [ رِ م َهََ ] (ص مرکب ) کسی که مذهب و آئین خارجی دارد. طرفداران مذهب خوارج . پیروان آئین خارجیان : در جهان دشمن جان تو نباش...
عدلی مذهب . [ ع َ م َ هََ ] (اِخ ) معتزلی . پیرو معتزله . پیرو عدلیه . رجوع به عدلیه شود.
ظاهری، مذهب و فرقه منسوب به ابو سلیمان داودبن علی بن خلف اصفهانی است. (ف ۲۷۰ ه.ق.). مذهب ظاهری عبارتست از اخذ به کتاب و سنت و الغا رای و قیاس و تاویل....
حُلولیّه، عنوان کلی برای فرقهها و جریانهای دینی در جهان اسلام، که به نوعی قائل به حلول خداوند در یک انسان شدهاند. درواقع، این عنوان برای جمعی از جری...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اصول مذهب . [ اُ ل ِ م َ هََ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) برحسب عقیده ٔ امامیه ، علاوه بر توحید و نبوت و معاد که از اصول دین اسلام بشمار میروند ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.