اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مطرود

نویسه گردانی: MṬRWD
مطرود. [ م َ ] (ع ص ) رانده و دور کرده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رانده شده . (غیاث ). رانده شده . دور کرده شده . مردود شده . (ناظم الاطباء). رانده . رانده شده . دور کرده شده . طرید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
هر که آخِربین تر او مسعودتر
هر که آخُربین تر او مطرودتر.

مولوی .


بداندیش نادان که مطرود باد
ندانم چه میخواهد از طرد من .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این واژه عربی و اسم مفعول است و پارسی آن اینهاست: دَنتیک (دَنت = طرد، اوستایی + پسوند مفعولی یک) دَووژیک davužik (دَووژ از اوستایی: دْووژ dvuž= طرد ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.