اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مطلق

نویسه گردانی: MṬLQ
مطلق . [ م ُ طَل ْ ل ِ ] (ع ص ) آن که اراده ٔ سبقت دارد در اسب تاختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || طلاق دهنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تطلیق شود. || عطاکننده و بخشنده . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۶ ثانیه
تجنیس مطلق . [ ت َ س ِ م ُ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به تجنیس تام شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
رحیم آباد مطلق . [ رَ دِ م ُ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 112 تن . آب آن از قنات . محصولات عمده ٔ آن ...
جلال خالقی مطلق (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۱۶) ادیب، زبان‌شناس، ایران‌شناس و شاهنامه‌پژوه ایرانی است. عمده کارهای پژوهشیِ او، در زمینه شاهنامه و حماسه‌سرایی در...
جلال خالقی مطلق، ادب‌شناس، پژوهشگر و شاهنامه‌شناس ایرانی است. تولد او در ۲۰ شهریور ۱۳۱۶ در تهران بود. تحصیلات دبیرستانی را در تهران انجام داد. دوره‌ه...
بهمن نامور مطلق (متولد ۱۳۴۱) نشانه‌شناس ایرانی و استادیار گروه فرانسه دانشگاه شهیدبهشتی‌ست. او پس از سپری شدن کارشناسی مترجمی زبان فرانسه برای ادامه ت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شاهنامهٔ خالقی مطلق نسخه‌ای از شاهنامه ویراستهٔ جلال خالقی مطلق است. این تصحیح در هشت دفتر میان سال‌های ۱۳۶۶–۱۳۸۶ ه‍.ش توسط انتشارات بنیاد میراث ایران...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.