مطمه
نویسه گردانی:
MṬMH
مطمه . [ م ُ طَم ْ م َه ْ ] (ع ص ) درازبالا. (منتهی الارب ). دراز و بلند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مطمح . [ م َ م َ ] (ع اِ) جای بلند داشتن نظر. (غیاث ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). جای برافراختن نگاه . (ناظم الاطباء). نظرگاه بلند : ... و مجاه...
مطمح . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) آن که بلند میکند نگاه را. (ناظم الاطباء).