گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مظفری نویسه گردانی: MẒFRY مظفری . [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) ظاهراً از شعرای معاصرچغانیان و غزنویان و فرخی سیستانی بوده . او راست :بگشای به شادی و فرخی ای جان جهان آستین خی کامروز به شادی فرارسیدتاج شعرا خواجه فرخی .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه واژه معنی مظفری مظفری . [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان باوی است که در بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع است و 470 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ای... منصور مظفری منصور مظفری . [ م َ رِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) رجوع به شاه منصور و منصور شجاع الدین و رجال حبیب السیر ص 85 شود. کافور مظفری کافور مظفری . [ رِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) معروف به حریری که در سال 700 هَ .ق . رئیس بزرگان خدمه در مدینه ٔ شریفه بود. آثاری خوب از او بجا م... قلعه نو مظفری قلعه نو مظفری . [ ق َ ع َ ن ُ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوله بخش سروستان شهرستان شیراز، واقع در 112 هزارگزی جنوب باختر سروستان ... مظفری ابرقوه مظفری ابرقوه . [ م ُ ظَف ْ ف َ ی ِ اَ ب َ ] (اِخ )از جمله رباطی است که ابوبکر سعدبن زنگی بر راه ساحلات و بر مزار شیخ کبیر ابی عبداﷲ حفیف و... عمادالدین مظفری عمادالدین مظفری . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) احمدبن امیرمحمد، ملقب به عمادالدین . پنجمین تن از آل مظفر بود و از سال 786 تا 789 ه... صارم الدین مظفری صارم الدین مظفری . [ رِ مُدْ دی ن ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) رجوع به صاروجا شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود