معاف خواستن
نویسه گردانی:
MʽAF ḴWASTN
معاف خواستن . [ م ُ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) استعفا کردن . از عملی عذر برکناری خواستن . بخشودگی خواستن : و از آن شغل که به عهده ٔ من بود معاف خواستم . (سفرنامه ٔ ناصرخسرو). و رجوع به معاف شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.