معاف کردن
نویسه گردانی:
MʽAF KRDN
معاف کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عفو کردن و بخشیدن . معاف فرمودن . (ناظم الاطباء). معاف داشتن : بخت النصر گفته بود که هیچ کس را معاف نخواهم کرد. (قصص الانبیاء ص 180). حضرت ملک الملوک معاصی آن طایفه را معفو گرداند و از عتب و عتاب معاف کند. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 315). و رجوع به معاف داشتن و معاف شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.