اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معاینه گردیدن

نویسه گردانی: MʽAYNH GRDYDN
معاینه گردیدن . [ م ُ ی َ ن َ / ی ِ ن ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) دیده شدن به چشم . به رأی العین دیده شدن : این سخن در سمع قبول من نیاید مگر اینکه معاینه گردد. (گلستان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.