اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معصوم

نویسه گردانی: MʽṢWM
معصوم . [ م َ ] (ع ص ) نگاه داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) :
از بد روزگار معصوم است
به بر شهریار محترم است .

مسعودسعد.


عرصه ٔ مملکت از غیر حدثان و فتن آخر زمان معصوم و محروس به محمد و عترته . (المعجم چ دانشگاه ص 22).
- معصوم المال ؛ آنکه مال او را نتوان برد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- معصوم شدن ؛ در امان بودن . امان یافتن :
معصوم کی شوند ز طوفان لفظ من
کز نوح عصمت الا فرزند و زن نیند.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 176).


|| بازمانده شده ازگناه . (غیاث ) (آنندراج ). بی گناه و نگاه داشته شده از گناه . (ناظم الاطباء). بری از گناه . بی گناه . پاک . ج ، معصومین . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آدمی معصوم نتواند بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 382). هیچکس از معصیت معصوم ۞ نیست . (کیمیای سعادت ).
آن کس کو نیست خویشتن بین
معصوم خدای بین شمارش .

خاقانی .


گفتی ... حورحسنا در صحبت رستم می آید رخش رخشان در جنیبت ... یا زکریای متبتل است که با مریم معصوم می خرامد. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 92).
ظاهرش گم گشت در دریا ولیک
ذات او معصوم و پابرجاست نیک .

مولوی .


از آن شاهد که در اندیشه ٔ ماست
ندانم زاهدی در شهر معصوم .

سعدی .


نشاید روی ازتربیت ناصحان بگردانیدن ... و در طلب عالم معصوم از فواید علم محروم ماندن . (گلستان ). هرگز دیده ای دست دغایی بر کتف بسته یا... پرده ٔ معصومی دریده ... الا بعلت درویشی . (گلستان ).
- چهارده معصوم ؛ نبی اکرم و فاطمه و دوازده امام شیعه ٔ اثنا عشریه علیهم السلام . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به چهارده معصوم شود.
- طفل معصوم ؛ بچه و کودک زیرا هنوز گناهی از وی سر نزده . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
معصوم آباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرودشت در بخش زرقان شهرستان شیراز است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
معصوم آباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرکزی بخش خوسف در شهرستان بیرجند است و 444 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
معصوم آباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان زیرکوه در بخش قاین شهرستان بیرجند است و 112 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
معصوم آباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان پیوه ژن در بخش فریمان شهرستان مشهد است و 286 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
ابن معصوم . [ اِ ن ُ م َ ] (اِخ ) رجوع به سید علیخان شود.
علی معصوم . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن معصوم بن نصیرالدین بن ابراهیم بن سلام اﷲبن مسعودبن محمدبن منصور حسنی حسینی دشتکی شیر...
معصوم بلی . [ م َ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مکاوند در بخش هفت گل شهرستان اهواز است و 250 تن سکنه دارد که از طایفه بختیاری هستند. (از فرهن...
معصوم لاری . [ م َ م ِ ] (اِخ )(شاه ...) از معاشران حزین لاهیجی و از شاعران قرن دوازدهم بوده و به طبابت اشتغال داشته است . از اوست :بس که...
چارده معصوم . [ دَه ْ / دَ م َ ] (اِخ ) حضرت محمد (ص ) و دخترش فاطمه (ع ) و دوازده امام که از علی بن ابیطالب (ع )شروع و به امام دوازدهم ح...
چهارده معصوم . [ چ َ دَه ْ م َ ] (اِخ ) مراد پیغمبر اسلام و دخترش فاطمه و علی (ع ) است با فرزندانش که امامان شیعه اند؛ یعنی : امام حسن ، امام...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.