اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

معنی آفرین

نویسه گردانی: MʽNY ʼAFRYN
معنی آفرین . [ م َ ف َ ] (نف مرکب ) آفریننده ٔ معنی . مبدع معنی . آنکه معانی بکر و عالی ابداع کند :
شرق و غرب اتفاق کرد بر آنک
مبدع و معنی آفرین باشم .

خاقانی .


طبع معنی آفرینت درفشانی می کند
آفرین وحشی به طبع درفشانت آفرین .

وحشی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.