مغالطة
نویسه گردانی:
MḠALṬ
مغالطة. [ م ُ ل َ طَ ] (ع مص ) باکسی غلط آوردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). غلاط. به غلط انداختن و یکدیگر را غلط دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به غلط افکندن کسی را. (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مغالطه . [ م ُ ل َ طَ / ل ِ طِ ] (از ع ، اِمص ) مغالطة. مغلطه با همدیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به مغالطة شود. || (اصطلاح منطق ) عبارت است از...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آفاسه āfāsa (سنسکریت: آبهاسه ābhāsa؛ bh در دیگر زبان های آریایی ف خوانده می شود) ***فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مغالطه کردن . [ م ُ ل َ طَ / ل ِ طِ ک َ دَ ](مص مرکب ) سفسطه کردن : اول مرتبه بعضی ازحکام ولایات و سرکردگان مغالطه خواهند کرد. (منشآت قائ...