اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مغرب

نویسه گردانی: MḠRB
مغرب . [ م َ رِ ] (اِخ ) (کشور...) کشوری است در شمال غربی افریقا. از شمال به دریای مدیترانه ، از مشرق به الجزایر و از جنوب به الجزایر و صحرای شمال باختری یا صحرای سابق اسپانی ۞ و از مغرب به اقیانوس اطلس محدود است . مساحت این کشور که مراکش نیز نامیده می شود در حدود 447000 کیلومتر مربع است و 15530000تن سکنه دارد. سرزمینی است کوهستانی و مهمترین محصولات کشاورزی آن انگور، زیتون ، حبوبات و سایر میوه هاست . دارای جنگلهای وسیع است و از ذخایر زیرزمینی آن فسفات و زغال سنگ و گوگرد و نفت و سایر معادن را می توان نام برد. پایتخت آن رباط است و دارالبیضاء (کازابلانکا)، مراکش ۞ ، فاس و مکناس از شهرهای مهم آن بشمار می رود. زبان مردم عربی مراکشی و بربری است . در سال 1955 فرانسه و از سال 1956 م . اسپانیا استقلال مغرب را به رسمیت شناختند و این کشور در سال 1957 م . رسماً استقلال خود را اعلام داشت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مقرب . [ م ُ ق َرْ رِ ] (ع ص ) نزدیک گرداننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || قربانی کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تق...
مقرب . [ م َ رَ ] (ع اِ) راه کوتاه . مقربة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). راه کوتاه . ج ، مقارب . (ناظم الاطباء).
مقرب . [ م ُ رَ ] (ع ص ، اِ) اسبی که پیوسته نزدیک خود دارند جهت عزت و برگزیدگی ، مقربة مؤنث او و مادیان را بدان جهت نزدیک خود دارند تا گش...
مقرب .[ م ُ رِ ] (ع ص ) آن زن که نزدیک رسیده بود به زه ، وخر را نیز گویند (مهذب الاسماء). زن نزدیک زاییدن رسیده و همچنین اسب و گوسفند، و...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.