مفتون دنبلی
نویسه گردانی:
MFTWN DNBLY
مفتون دنبلی . [ م َ ن ِ دُم ْب َ ] (اِخ ) عبدالرزاق بیک پسر نجفقلی بیگلربیگی دنبلی . از شعرا و فضلا و نویسندگان قرن سیزدهم هجری است .وی در سال 1176 هَ . ق . در شهر خوی متولد گردید. پدرش در خوی و سپس در تبریز حکومت داشته و باجگزار کریم خان زند بوده است . در سن ده سالگی پدر او را به عنوان گروگان به شیراز روانه ساخت و عبدالرزاق چهارده سال از عمر خود را در شیراز گذراند و در این مدت از محضر فقها و علما و شعرای عصر استفاده کرد و در علوم متداول زمان و ادب فارسی و حسن خط براعتی تمام یافت . در ایام فترت پس از کریم خان به اصفهان آمد و به خدمت آقا محمدخان و فتحعلیشاه قاجار پیوست و از مقربان ورجال به نام دربار فتحعلیشاه گردید. مفتون در سال 1241 هَ . ق . به زیارت حج رفت و به سال 1243 در تبریزدرگذشت . ملک الشعرای بهار آرد: «سبک عبدالرزاق بین شیوه ٔ جوینی و وصاف و شیخ علیهم الرحمة است و در شعر نیز به شیوه ٔ متقدمین از شعرای عراقی و سلجوقی متمایل است و در نثر و نظم از بزرگان پارسی زبانش می توان شمرد. در شعر مفتون تخلص می کرد». او راست : حدایق الجنان ، تجربة الاحرار و تسلیة الابرار، روضه الاَّداب و جنة الالباب ، حقایق الانوار، حدائق الادباء، شرح مشاعر ملاصدرا، مثنوی ناز و نیاز، نگارستان دارا، مآثر سلطانیه ،جامع خاقانی ، همایون نامه و آثاری دیگری . از اوست :
ای بسا باد صبا در بوستان
بر گل و سنبل وزد بی دوستان
رفته ما یکبارگی از یادها
خاک ما را برده هر سو بادها.
و نیز:
به مژگان رفته ام خاک درش اما پشیمانم
که شاید در رهش افتاده باشدخار مژگانم .
و رجوع به مجمع الفصحاء ج 2 ص 483 و دانشمندان آذربایجان ص 353 و سبک شناسی بهار ج 3 ص 320 و ریحانةالادب چ 2 ج 5 ص 355 شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.