مقصد
نویسه گردانی:
MQṢD
مقصد. [ م ُ ق َص ْ ص َ ] (ع ص ) مرد میانه جسم در فربهی و لاغری . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). رجل مقصد و مقتصد؛ مردی نه تنومند و نه لاغر و کوچک اندام . (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مقصد. [ م َ ص ِ / م َ ص َ ] ۞ (ع اِ) جای قصد و به فتح صاد چنانکه شهرت دارد درست نباشد چرا که قصد یقصد از ضرب یضرب آمده است ۞ . (غیاث ) (...
مقصد. [ م ُ ص َ ] (ع ص ) آن که بیمار شود و زود بمیرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).