گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مقلوب گر نویسه گردانی: MQLWB GR مقلوب گر. [ م َ گ َ ] (ص مرکب ) وارونه کار. (فرهنگ نوادر لغات کلیات شمس چ فروزانفر) : در صورت مات برد می بخشدمقلوب گری چو او که را دیدی .مولوی (کلیات شمس ایضاً). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود