مقیمای زرکش
نویسه گردانی:
MQYMAY ZRKŠ
مقیمای زرکش . [ م ُ ی ِ زَ ک َ ] (اِخ ) از مردم رشت و از شاعران قرن یازدهم بود. از اوست :
ماه ار به منزلش نه به دستور می رود
حسنی ندارد از همگی نور می رود
سحری است از کمان که بغل بازمی کند
ناز تو چون به خانه اش از دور می رود.
و رجوع به تذکره ٔ نصرآبادی ص 379 و فرهنگ سخنوران شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.