گفتگو درباره واژه گزارش تخلف مکان نویسه گردانی: MKAN مکان . [ م َ ] (نف ، ق ) مکنده . درحال مکیدن : خروشان و خون از دو دیده چکان کنان پر به چنگال و خونش مکان . فردوسی .همه بیشه شیرندبا بچگان همه بچگان شیر مادر مکان . فردوسی .و رجوع به ماده ٔ بعد شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی مکان فرهنگی این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. مکان کارانیک این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. سرویس مبتنی بر مکان معرفی LBS و کاربردهای آن banner 1402/03/10 چاپ خدماتی که ما از سرویسهای لوکیشن محور دریافت میکنیم بیشمار هستند و به طور ویژهای دسترسی ما به مکانه... عصا واژه لغوی است یااسم مکان این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود