اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مکرم

نویسه گردانی: MKRM
مکرم . [ م َ رُ ] (ع اِمص ، اِ) بزرگی و جوانمردی و مردی . مَکرُمة. ج ، مکارم . (منتهی الارب ). بزرگی و جوانمردی و کرامت و سبب کرم . (ناظم الاطباء). بزرگی و جوانمردی . ج ، مکارم . (آنندراج ). مکرمة. (اقرب الموارد) (المحیط المحیط). || (ص ) ارض مکرم ؛ زمین نیکو و پاکیزه ٔ صالح مر نبات را. (منتهی الارب ). زمین که شایسته ٔ روییدن گیاه باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به مکرمة شود. || رجل مکرم و مکرمة، مرد کریم . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۸ ثانیه
مکرم الصلیحی . [ م ُ ک َرْ رَ مُص ْ ص ُ ل َ ] (اِخ ) احمدبن علی بن محمدالصلیحی از ملوک یمن . در سال 459 پس از کشته شدن پدرش به حکومت رسید و ...
عَسکَر مُکْرَم یا در زبان فارسی لشکر[۱] شهری بود از نواحی خوزستان در محدوده شهرستان شوشتر در زمان خلیفه عباسی حجاج بن یوسف به نام عربی عسکر مکرم نامید...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.