مگس رانی . [ م َ گ َ ] (حامص مرکب ) راندن مگس و پشه و جز آن . (ناظم الاطباء).
-
مگس رانی کردن ؛ مگس ران بودن . مگس راندن از چیزی
: وگر چون عیسی از خورشید سازم خوانچه ٔ زرین
پر طاوس فردوسی کند بر خوان مگس رانی .
خاقانی .
و رجوع به مگس ران (معنی دوم ) شود.