اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مگس وار

نویسه گردانی: MGS WʼR
مگس وار. [ م َ گ َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند مگس . (ناظم الاطباء) :
مگس وارم مران زآن تنگ شکر
مسوزانم به آتش همچو عنبر.

نظامی .


مگس وارش از پیش شکر به جور
براندندی و بازگشتی به فور.

سعدی (بوستان ).


می کوفت دو کف به سر مگس وار
می رفت فغان کنان جرس وار.

صاعدا (لیلی و مجنون از امثال و حکم ص 1490).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.