اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملاخ

نویسه گردانی: MLAḴ
ملاخ . [ م َ ] (اِ) نام دوایی است مانند اشنان . (برهان ). دارویی مانند اشنان . (ناظم الاطباء). نوعی از حمض است شبیه به قلام و آن را شاخه ها باشد بی برگی . لیکن قلام سبز و ملاخ سرخ باشد و آن را با شیر خورند و اهل بصره به زبان پارسی آن را کشلج نامند. (ابن البیطار از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ملاّ خ عربی است و به گیاهان شورمزه بسیار مختلف از جمله به «پرپهن » دریایی ۞ اطلاق می شود. (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ملاخ . [ م َل ْ لا ] (ع ص ) غلام ملاخ ؛ غلام بسیار گریزنده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ملاخ . [ م َ ] (اِخ ) نام جزیره ای است از جزایر زیر باد که به ملاخه مشهور است . سعدی گوید : ز تاج ملک زاده ای در ملاخ مگر لعلی افتاده در سن...
تنگهٔ ملاخ یا تنگهٔ ملاخه=مالاکا (در زبان مالایی: سلات ملاکا) آب‌راهی میان سوماترا و شبه‌جزیره ملاخه است که دریای آندامان در اقیانوس هند را به دریای چ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.