گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ملامت دیده نویسه گردانی: MLAMT DYDH ملامت دیده . [ م َ م َ دی دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) ملامت کشیده . ملامت زده . سرزنش دیده . نکوهیده شده . آنکه مورد عتاب و سرزنش واقع شده : بدان مشکو که فرمودی رسیدم در او مشتی ملامت دیده دیدم . نظامی .و رجوع به ترکیب ملامت دیدن ذیل ملامت شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود