ملاه
نویسه گردانی:
MLAH
ملاه . [ م َ ] (اِ) گیاهی که از آن حصیر سازند و دوخ نیز گویند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
ملاءة. [ م ِ / م ُ ءَ ] (ع اِمص ) گرانی که از امتلا پدید آید. (ناظم الاطباء).
ملاءة. [ م ِ ءَ ] (ع اِ) هیئت پُری . (ناظم الاطباء).
ملاءة. [ م ُ ءَ ] (ع اِ) چادر. ج ، مُلاء. (مهذب الاسماء).چادر. (دهار). چادر یک لخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : فجمعهم و ...
ملاءة. [ م َ ءَ ] (ع مص ) زکام زده گردیدن .(از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). زکام زده گردیدن از امتلاء. (از اقرب الموارد). || توانگر مالدا...
ملاح وار. [ م َل ْ لا ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند ملاح : یکی ۞ ملاح وار به مجدفه ٔ پنجه ٔ پای ، کشتی قالب را به کنار افکندی یکی ... (مرزبان...