اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملک

نویسه گردانی: MLK
ملک . [ م ُ / م ُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ مِلاک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ملاک شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
ملک . [ م ِ / م ُ ] (ع اِ) مأخوذ از تازی ۞ ، هرآنچه در تصرف کسی باشد و مالک آن بود. (از ناظم الاطباء). دارائی . هستی . آنچه در تصرف کسی ب...
ملک . [ م ُ ] (ع اِ) پادشاهی . (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم . (حدیث ).که ...
ملک . [ م ُل ْ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مالک .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مالک شود.
ملک . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) نامی از نامهای صفات الهی . خدای تعالی . خدای متعال . ملک العرش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : وز تو بپذیراد ملک هرچ...
ملک . [ م ُ ] (اِخ ) سوره ٔ شصت و هفتمین از قرآن ، مکیه و آن سی آیت است ، پس از تحریم و پیش از قلم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ملک . [ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرم است که در بخش ترک شهرستان میانه واقع است و 477 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ملک . [ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیبر است که در بخش کلیبر شهرستان اهر واقع است و 215 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ملک الملک . [ م َ ل ِ کُل ْ م ُ ] (ع اِ مرکب )پادشاه مملکت . مالک کشور. دارنده ٔ ملک : ملک الملک کشور پنجم قامع اوج اختر پنجم . خاقانی .او خدای ...
گز ملک . [ گ َ زِ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گز شایگان است و آن مقدار یک ارش و نیم است به چیزکی کم . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به گز ش...
گل ملک . [ گ ُ م َ ل ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم ، واقع در 67000گزی جنوب خاوری راین و 2000گزی راه شوسه ٔ ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲۹ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.