ملک صفات . [ م َ ل َ ص ِ ] (ص مرکب ) آنکه خصلت و نهاد وی مانند فرشته باشد و نیک نهاد. (ناظم الاطباء)
: ملک صفات وزیرا ملک نشان صدرا
به تست قلب من ابریز و سلب من ایجاب .
خاقانی .
ملک صفاتی کاندر ممالک شرفش
سپهر گفت که من کهترین عملدارم .
خاقانی .
ملک صفات بزرگی که نطق فایح او
شکست رونق بازار نافه ٔ ختن است .
ابن یمین .