اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ملکی

نویسه گردانی: MLKY
ملکی . [م ُ ] (ص نسبی ) مأخوذ از تازی ، منسوب به ملک و مملکت . کشوری . مملکتی . ولایتی . وطنی . (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: راناب داشتاری rânâb-dâŝtâri (راناب از کردی rânâw ضمیر + داشتاری از پهلوی: داشتاریه dâŝtârih: ملکی) ***ف...
ملکی صدق . [ ] (اِخ ) (به معنی پادشاه سلامتی ) شهریار سالم و کاهن خدای تعالی بود که نان و شراب از برای خلیل الرحمن آورده و از وی عشر گر...
ملکی صفات . [م َ ل َ ص ِ ] (ص مرکب ) فرشته خو. (آنندراج ). نیک نهاد. آنکه نهاد وی مانند فرشته باشد. (از ناظم الاطباء).
نفس ملکی . [ ن َ س ِم َ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفس مطمئنه . روحی که متصف به صفات حمیده بود. (ناظم الاطباء). نفوس فرشتگان و اهل عصمت...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
محمد ملکی (متولد ۲۰ تیر ۱۳۱۲ تجریش، شمیران)، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ است.[۱] فعالیت‌های سیاسی [ویرایش] دکت...
حسن ملکی . [ ح َ س َ ن ِ م َ ل ِ ] (اِخ ) رجوع به تاج الدین در حرف «تا» در همین لغت نامه شود.
شاه ملکی . [ م َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دروفرامان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه . دارای 245 تن سکنه . آب آن از رودخانه . محصول آن غلات د...
شورک ملکی . [ رَ م َ ل ِ ] (اِخ ) دهی ازدهستان پایین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد است و 211 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
سراب ملکی . [ س َ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بابالی بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد واقع در 2 هزارگزی شمال خاوری چقلوندی و یکهزارگزی جنوب...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.