مماس شدن
نویسه گردانی:
MMAS ŠDN
مماس شدن . [ م ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ساییده شدن . پیوستن ، چنانکه فاصلی در میانه نماند. || تلاقی کردن : تا تأدیه کند هوایی را که ایستاده است اندر تجویف صماخ و مماس او شود و بدان عصب پیوندد و بشنود. (چهارمقاله ص 12).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.