مماطلة
نویسه گردانی:
MMAṬL
مماطلة. [ م ُ طَ ل َ ] (ع مص ) درنگ و معطل کردن در ادای وام و حق کسی . (منتهی الارب ). مطال . مماطلت . تأخیر کردن در کاری یا در حق کسی . معطل کردن . در انتظار نگه داشتن . رجوع به مماطلت و مطال شود. || (اِمص ) تأخیر. درنگ .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.