ممل
نویسه گردانی:
MML
ممل . [ م ُ م ِل ل ] (ع ص ) ملول کننده . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رنج آور و بستوه آورنده . (ناظم الاطباء). ملال آور. (یادداشت مرحوم دهخدا).
- اطناب ممل ؛ تطویل کلام چنانکه ملال آورد. مقابل ایجاز مخل . ایجاز مخل و اطناب ممل از بلاغت نیست . (یادداشت مرحوم دهخدا).
|| بستوه آمده و مانده شده . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ممل . [ م ُ م ُ ] (اِ) عیب و علتی که مخصوص چشم است . (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
ممل . [ م ُ م َل ل ] (ع ص ) راه مسلوک و گشاده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). راه پاسپرده و گشاده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.