اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مملکت نگاهدار

نویسه گردانی: MMLKT NGAHDʼR
مملکت نگاهدار. [ م َ ل َ / ل ِ ک َ ن ِ ] (نف مرکب ) نگهبان کشور : ای مهران من پنداشتم تو مرا وزیر و مملکت نگاهداری . (سمک عیار ج 1 ص 82).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.