ممنوعة
نویسه گردانی:
MMNWʽ
ممنوعة. [ م َ ع َ ] (ع ص ) مؤنث ممنوع : لا مقطوعة و لا ممنوعة. (قرآن 33/56). رجوع به ممنوع شود.
- اراضی یا جزایر ممنوعه ؛ آنجاها که رفتن و دیدن آن ممتنع و یا غیرممکن است : فاوقدوا ناراً فانسبک الفضه فعلموا انه معدن (ای ارض هذه الجزیره )... و مثل هذا فی البحر کثیر لایحصی جزائر ممنوعة لایعرفها البحریون فمنها ما لایقدرون علیه . (اخبار الصین و الهند ص 55).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: نیژدادیک niždādik (مانوی: nijdādik)***فانکو آدینات 09163657861