من
نویسه گردانی:
MN
من . [ م َ ] (اِ) هر چیزی که بر درخت بندد مانند گزانگبین و ترنگبین و بیدانگبین و شیرخشت و مانند آن . (برهان ) (از ناظم الاطباء). در زبانهای سامی عموماً این کلمه آمده ، ولی محتمل است که «من » تورات همان «من » نباشد که در قرون وسطی و عصر حاضر بدین نام خوانده می شود، بلکه لیخن مأکول باشد. (حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به همین مأخذ و مدخل بعد شود.
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
اثر فاخر "محسن چاووشی" که سیمرغ موسیقی ایران نام گرفته است.
موم و خصوص من وجه یکی از نسب اربعه است.
این نسبت میان دو مفهومی برقرار است که در برخی مصادیق همپوشانی و اشتراک دارند، لکن هر یک دارای مصادیقی است که...
به من دخلی ندارد. به من ربطی ندارد، به من مرتبط نیست. رجوع شود به «دخل داشتن».
توضیح:
در بخش «دَخل» لغتنامۀ دهخدا چنین می خوانیم:
"|| ربط: ا...
جزیرهٔ مَن یا مَن (به مانکس: Ellan Vannin or Mannin)، (به انگلیسی: Isle of Man) جزیرهای با جمعیتی حدود ۸۶ هزار نفر واقع در دریای ایرلند است. پایتخت آ...
من تین یی لس متز. [ م ُ ل ِ م ِ ] (اِخ ) ۞ مون تین یی لس متز. مرکز بخشی است که در متز، مرکز ایالت موزل ۞ فرانسه واقع است و 26638 تن سک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
جان من و جان شما. [ ن ِ م َ ن ُ ن ِ ش ُ ] (ترکیب عطفی ، صوت مرکب ) در تداول عامه یعنی سوگند بجان من و بجان شما. (شرفنامه ٔ منیری ). شما را س...
لایعرف هراً من بر. [ ی َ رِ ف ُ هَِ رْ رَن ْ م ِ ب ِرر ] (ع جمله ٔ فعلیه ) او نمیشناسد رنج رسان را از راحت رسان یا گربه را از موش یا نافرمانبردا...
اتقوا من غضب الحلیم . [ اِت ْ ت َ قو م ِ غ َ ض َ بِل ْ ح َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) از خشم بردباران پرهیز کنید : بر آن منگر که دریا رام باشدب...
الصلوة خیر من النوم . [ اَص ْ ص َ لا ت ُ خ َ رُن ْ م ِ نَن ْ ن َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) یعنی نماز به از خواب است . جمله ای است که اهل سنت در اذ...