اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منتغ

نویسه گردانی: MNTḠ
منتغ. [ م ِ ت َ ] (ع ص ) بسیار عیب کننده و سخن ساز در حق کسی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). بسیار عیب کننده و عادت کرده بدان . (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
فرنودسار = منطق- اصول منطق
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شیرین منطق . [ م َ طِ ] (ص مرکب ) شیرین گفتار. شیرین سخن : لب خندان و شیرین منطقش رانشاید گفت جز ضحاک جادو. سعدی .رجوع به مترادفات کلمه شود.
حسن منطق الملک . [ ح َ س َ ن ِ م َ طِ قُل ْ م ُ ] (اِخ ) او راست : حکمت طبیعیة. (ذریعه ج 7 ص 58). رجوع به منطق الملک شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.