منصور
نویسه گردانی:
MNṢWR
منصور.[ م َ ] (اِخ ) ابن سعیدبن احمدبن حسن ، مکنی به ابونصر. او راست تاج المعانی فی تفسیر السبعالمثانی که به سال 353 هَ . ق . تألیف کرده است . (از کشف الظنون ).
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن القاضی ابی منصور محمد ابواحمد الازدی الهروی . قاضی هرات . فقیه و شاعر بود. شعر نیک می گفت و القادر باﷲ را مدح کرده ...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن قراتگین ، والی ری در زمان امیر نوح سامانی بود. (حبیب السیر چ قدیم تهران ج 1ص 326). رجوع به کامل ابن الاثیر ج 8 ص...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق ، ملقب به مقدم الرؤساء از بزرگان بیهق بود. صاحب تاریخ بیهق آرد: رئیسی بزرگوار بود در ناحیت بیهق ، ع...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالجباربن احمد المروزی السمعانی التمیمی ،مکنی به ابوالمظفر (426-489 هَ . ق .).مفسر و از علمای حدیث بود او ر...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن المقدر التمیمی ، مکنی به ابوالفتح اصفهانی (متوفی به سال 422 هَ . ق .) ادیب ، نحوی و متکلم بود. به ...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمد الشیخ ، مکنی به ابوالعباس ، پنجمین از شرفای حسنی مراکش (986-1012 هَ . ق .). (یادداشت مرحوم دهخدا).
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن محمد المهدی ابن ابی جعفر المنصور (متوفی به سال 236 هَ . ق .) برادر هارون الرشید. در عهد خلافت امین امیر بصره بود. با...
منصور. [ م َ ](اِخ ) ابن مسلم بن علی بن ابی الخرجین الحلبی ، مکنی به ابونصر معروف به ابن ابی الدمیک . ادیب ، فاضل ، نحوی وشاعر بود. او را تصا...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) ابن المعتمربن عبدالسلمی ، مکنی به ابوغیاث (متوفی به سال 132 هَ . ق .) از رجال مشهور حدیث و اهل کوفه بود. انس بن مالک...
منصور. [ م َ ] (اِخ ) (میرزا...) ابن میرزا بایقرابن معزالدین عمر شیخ بن تیمور گورکانی (متوفی به سال 849 هَ . ق .) پدرش سلطان حسین بایقراست ...